http://www.tablet4you.ir/?r=x9lX8ofB3z1WzVd8bKfKRQ== - - ریشه عدم پذیرش نصیحت و خودداری از عذرخواهی در آیات قرآن :: پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه اطلاع رسانی شهداء

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه اطلاع رسانی شهداء

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

بّسمِ رَبِّ الشهداءِ وَاصِّدیقین

بایگانی
تبلیغات
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
محبوبیت وبلاگ




مومن واقعی شخصی است که پیوسته در فکر اصلاح خویش می باشد و از نصیحت نصیحت کنندگان استقبال می کند

مومن واقعی شخصی است که پیوسته در فکر اصلاح خویش می باشد و از نصیحت نصیحت کنندگان استقبال می کند چه رسد به آنکه آن شخص نصیحت کننده دارای حق ولایتی از سوی خدای تعالی و ولیی از اولیاء الهی باشد.

قبول نصیحت از نشانه های ایمان

قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - :

الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.

«بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3»

امام محمد تقی جواد الائمه - علیه السلام - فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظی از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسی که او را نصیحت نماید.

استکبار درونی مانع از پذیرش نصیحت مشفقانه

از آیاتی که برخورد انسان های نا صالح را در مقابل دعوت به حق و دوری از باطل و نصیت الهی بیان می کند و کفر را در جلوه و نشانه و عمق خبث به نمایش می گذارد آیه هفتم از سوره مباره نوح است:

 

وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا

و من هر بار که دعوتشان کردم تا تو آنها را بیامرزی ، انگشتها در گوشهای خود کردند و جامه در سر کشیدند و پای فشردند و هر چه بیشتر سرکشی کردند و استکبار ورزیدند.

در تفسیر شریف المیزان ذیل این آیه شریفه آمده است: این آیه مغفرت را هدف دعوت قرار داده، با اینکه هدف دعوت نخست ایمان آوردن ایشان، و سپس مغفرت خدا است، و این براى آن بود که خواسته به خیرخواهى خود براى آنان اشاره کند، و بفهماند که اگر دعوتشان می کند منظورش تنها و تنها تامین خیر دنیا و آخرت ایشان است.
" جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ"- معنایش این نیست که حقیقتا انگشت در گوش خود کردند، بلکه این تعبیر کنایه است از اینکه از شنیدن دعوت او استنکاف ورزیدند، و معناى جمله" وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ"، هم هر چند این است که جامه خود بسر کشیدند تا مرا نبینند، و سخنم را نشنوند، ولى این تعبیر هم کنایه است از تنفر آنان و گوش ندادنشان به سخن وى.

" وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً"- یعنى در امتناع از گوش دادن اصرار ورزیدند، و از شنیدن سخنم و پذیرفتن دعوتم استکبار نمودند، استکبارى عجیب.

و نیز تفسیر نور نکته ای بدین آیه افزوده است که : لجاجت به مرحله‏ اى می ‏رسد که لجوج نه گوش می ‏دهد: "جعلوا اصابعهم فى آذانهم"، نه نگاه می ‏کند، "واستغشوا ثیابهم"، نه از کار خود دست برمی ‏دارد "واصرّوا" و نه کوتاه می ‏آید "واستکبروا استکبارا".

اما این معنا تنها در این آیه از قرآن بیان نشده است بلکه بطور خاصتر در آیه 206 از سوره مبارکه بقره بدان اشاره شده است:

وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ


بعضی از نکاتی که گروه محققین در ذیل آیه مذکور در تفسیر راهنما بدان اشاره کرده اند آن است که:

1-تکبّر، غرور و سرسختی، در قبال دعوت به تقوا، از نشانه های حاکمان ناصالح و مفسد است.

2-سرسختی، غرور و تکبّر برخاسته از گناه، مانع نصیحت پذیری حاکمان مفسد است.

3-سرسختی، تکبّر و غرور، مانع اصلاح و نصیحت پذیری است. 

4-حاکم، باید نصیحت و انتقاد را بپذیرد و باتقوا باشد.

5-حاکمان مفسد در برابر دعوت به تقوا، به خاطر سرسختی، تکبر و غرور، آلوده به گناه می شوند. 

6-هیچ کیفری جز عذاب جهنّم، نمی تواند حاکمان مفسد، سرسخت، متکبّر و مغرور را رام کند.

 

تکبر سبب عدم پذیرش نصیحت

دلیل آنکه تکبر مانع ورود انسان به بهشت می شود آن است که تکبر میان بنده و اخلاق تمام مؤمنان که درهای ورود به بهشت است، حایل می شود و تکبر و عزیز دانستن نفس تمام آن درها را می بندد، زیرا متکبر نمی تواند برای مؤمنان دوست بدارد آنچه را برای خود دوست می دارد، بر فرو خوردن خشم که در آن عزت است، قادر نیست و نیز قادر بر ترک کینه نیست و نمی تواند بر راستگویی مداومت کند و بر ترک حسد قادر نیست و نمی تواند خشم را رها کند و بر خیراندیشی دقیق قادر نیست  و بر پذیرش نصیحت قادر نیست که در آن عزت است و از تحقیر مردم و غیبت کردن آنها در امان نیست و ... پس هیچ خوی نکوهیده ای نیست، جز اینکه صاحب تکبر برای حفظ عزت متوهم خود مجبور به آن است ،از این روست که هر کس که ذره ای، تکبر در دلش باشد، وارد بهشت نمی شود1.

1-حدیث (16) امام صادق علیه السلام:

لا یَدخُلُ الجَنَّهَ مَن فِی قَلبهِ مِثقالَ ذَرَّهٍ مِن کِبر؛

کسی که در قلبش به اندازه ذره ای کبر و خود بزرگ بینی باشد به بهشت وارد نمی شود.الکافی(ط-اسلامی) ج2 ص310

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی