ممنون که به خاطر ما «گناه» میکنید!
يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۸ ب.ظ
«چقدر مدیون آنهایی هستم که به خاطر ما گناه میکنند. آنها «اثر وضعی» نگاه به نامحرم را به جان میخرند، صفحه سفید و لوح پاکیزه دلشان را با دیدن دخترکان آنچنانی سیاه و کدر میکنند، خودشان را در معرض گناه قرار میدهند. برای چه؟ برای که؟ برای من و شما ناسپاس نباشیم و کفر نعمت نکنیم که دودش به چشم خودمان میرود.»
به گزارش ایسنا به نقل از عصر خبر، روحالله رجایی روزنامهنگار و مدرس ارتباطات نوشت:
1- ترم دوم دانشگاه بودیم فکر کنم. دکتر احمدی ما را برد ایرنا یا شاید هم ایسنا (البته ایرنا بود به نظرم). یادم هست مصطفی قوانلو قاجار هم آمده بود. آنجا به اتاق مونیتورینگ رفتیم. یک آقایی را گذاشته بودند پای چندین مونیتور که آنها را بپاید و بشود مونیتورینگ. با اینکه ما وسط روز رفته بودیم اما همه کانالها تقریبا حال و هوای نصف شب را داشتند.
یکی از بچهها پرسید: «این آقا چه ویژگیای دارد که اینجا کار میکند؟» دکتر احمدی که فکر میکرد او سوال درسی پرسیده، سعی کرد ویژگیهای «مونیتورکننده!» را توضیح دهد. رفیق ما بعدش درآمد که: «نه استاد! منظورم اینه که ایشون این عکس و فیلمها رو میبینن، چیز نمیشن؟ یا جنبه بالاست یا مشکلی دارن شاید!»
2- چند سال قبل همچین وقتهایی بود که برای ثبت نام همشیره در خیابان قائن همراهش رفته بودم. پرونده و مدارک و سایر توصیهنامهها زیر بغل برای اینکه بعد از آزمونهای اولیه و ثانویه او را نامنویسی کنند. از کسی هم توصیه شفاهی گرفته بودم. باید پیغام را به حاجیه خانمی که مدیر دبیرستان بود میدادم. آقایی که دم در ایستاده بود مانع ورود آقایان میشد و میگفت: «چون خانمها داخل هستند، آقایان نمیتوانند بروند داخل. اذیت میشوند!» پدرهای دخترخانمها دم در ایستاده بودند، چندتایی تلفن کردند همسرشان آمد که دخترشان را همراهی کند. بقیهای هم که چارهای نداشتند مدارک و پیغام و پسغامها را میدادند به همان آقای میانسال که میبرد داخل. هی میرفت و میآمد و حتی نمیگذاشت ما از لای پردهای که دم در آویزان بود، داخل را دیدی بزنیم تا ببینیم اوضاع از چه قرار است. آن وسطها یکی به آن آقا اعتراض کرد و درآمد که: «ببینم! مگر تو محرم همه خانمها هستی که هی میروی داخل و ما را راه نمیدهی؟»
3- دکتر اکبر نصراللهی به ما «تحلیل محتوا» درس میداد. آن سال مدیر خبر شبکه دو، سردبیر بخش خبری 22:30 شبکه 2 یا همچین چیزی بود. یادم هست دو سه باری هم من را به عنوان دانشجو برد روی آنتن گفتوگوی ویژه خبری. او درباره تغییر تیتراژ این بخش خبری میگفت: «وقتی کار را شروع کردم، اولین نکته مهم برای من تغییر همین تیتراژ انجز انجز انجز وعده، نصر نصر نصر عبده بود. استدلال کردم که این هیچ مدله نمیتواند تیتراژ بخش خبری باشد. زورم را زدم و موافقتهای مربوطه را گرفتم. یکی دو شب پخش نشد. بعد از شبکه گفتند «انجز» را پخش کنید. از قم تماس گرفته و اعتراض کرده بودند. البته این کلیتی است که بعد از 11 سال از آن نقل قول خاطرم مانده. اما اصلش همین است. آقای نصراللهی چند شبی هم یک موزیک زیر همین «انجز» پخش میکند و باز از قم پیغام میرسد و نتیجه این است که هنوز تیتراژ یکی از مهمترین بخشهای خبری ما همین تکههای دعای وحدت است.
4- شب بازی اول، سانسورچی صدا و سیما «بخیل» نبود. فکر کرده بود هر چه خودش میبیند، بقیه هم میتوانند ببینند اما شب بازی دوم تماشاچیها همانها بودند، کارگردان هم همان بود اما سیما چیز دیگری شده بود. مجری دست کم سه بار توضیح داد که کارگردان ایتالیایی بیحیاست و ما مراقب دین و ایمان شما هستیم اما بعد احساس کردند این کافی نیست و به صورت زیرنویس هم توضیح دادند که مراقب هنجارها هستند.
حالا خبر رسیده که آقای مطهری به آقای ضرغامی پیغام داده است که حیا کنید. آنها هم حیا کردهاند و دیشب کسی مثل بید بر سر ایمان خویش نلرزید وقتی والبیال نگاه میکرد چون عدهای دیگر حاضر شده بودند به خاطر صیانت از دیانت ما چشمهای خودشان را به حرام آلوده کنند. شاید هم به قول آن رفیق ما مشکلی دارند!
همه اینها برای این بود که بگویم ما چقدر مدیون آنهایی هستم که به خاطر ما گناه میکنند. آنها «اثر وضعی» نگاه به نامحرم را به جان میخرند، صفحه سفید و لوح پاکیزه دلشان را با دیدن دخترکان آنچنانی سیاه و کدر میکنند، خودشان را در معرض گناه قرار میدهند. برای چه؟ برای که؟ برای من و شما. ناسپاس نباشیم و کفر نعمت نکنیم که دودش به چشم خودمان میرود.
۹۲/۰۴/۱۶