http://www.tablet4you.ir/?r=x9lX8ofB3z1WzVd8bKfKRQ== - - اجازه می‌دهید از عشق بگویم ! :: پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه اطلاع رسانی شهداء

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

پایگاه اطلاع رسانی شهداء

پایگاه مقاومت بسیج شهدای ورزنه

بّسمِ رَبِّ الشهداءِ وَاصِّدیقین

بایگانی
تبلیغات
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل
محبوبیت وبلاگ




اجازه می‌دهید از عشق بگویم !

سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۲۸ ب.ظ

به بهانه درگذشت پدری که 18 سال از جانبازش پرستاری کرد

اجازه می‌دهید از عشق بگویم !

رقیه توسلی: آقای «هوشنگ طاهرزاده»، اجازه می‌دهید کمی از رازهایتان بگویم. از عهدی که با خدای خویش بسته بودید. از آن هجده سالی که نفس به نفس جانبازتان، جانبازی کردید و از دل لحظه‌های سخت و آسان، به عاشقانه‌ها و نشانه‌ها رسیدید .

اجازه می‌دهید از عشق بگویم. بروم به خانه پدری که هر روز با پسرجانبازش حرف می‌زد و می‌خندید و برای پدرانگی هایش، مدال می‌گرفت. از مردی که هر روز پابه پای مناجات‌هایش، می‌شکست و قد راست می‌کرد و سیصد و شصت و پنج روز یکسال را، به چشم‌هایی می‌نازید که حتی او را نمی‌شناختند .
بگویم از روزهای صبر و دست‌هایی که همیشه پرستار بودند. از اتاقی که بوی گل‌های محمدی می‌داد و به نسیم خنک آسمان آغشته بود. 
نمی خواهم از جنگ و جبهه و شیمیایی و مین بگویم، اما اجازه می‌دهید کمی از اتاق و تخت و دارو بگویم. از پنجره‌های خانه ای که هر روز با دستان پدری منتظر و مهربان، به روی روزهای زندگی گشوده می‌شد .
از پدری که صبح‌ها، لبخند می‌زد و شب‌ها، اشک‌های سجاده اش را، فرشته‌ها، برای خدا می‌بردند. از فرزند جانباز این پدر که برای دفاع از ایران، هجده سال روی تخت دراز کشید و عبور زندگی را احساس نکرد و روزی خیلی بی‌ادعا از تمام روشنایی و تاریکی زمین دست شست و به سرزمین عشق پرواز کرد .
می دانم وقتی «شهید محمدتقی» از کنارتان رفت، هرروز دستان عاشق شما، تب می‌کرد و نگاهتان از زندگی، خالی‌تر می‌شد. می‌دانم پلک هایتان دیگربرای باز بودن توانی نداشت .
می دانم سالها سرمزار این شهید، درد و دل‌های پدرانه تان زلال و عاشقانه جاری بود تا اینکه فرشته‌ها، دست‌های شما را گرفتند و شنیدیم شما هم زمین را پشت سر گذاشته‌اید .
آقای طاهرزاده! یاد شما، یاد تمام پدران صبور شهید و جانباز این سرزمین است. یاد نیک و بزرگ شما، یادی نیست که هرگز از خاطر اصفهان برود. یاد شما، یادیست که تمام ایران هرروز گرامی‌اش می‌دارند .

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۱۱
شهدا شرمنده ایم ...!!!

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی