بایدها و نبایدها= استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات انتخابات
چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ
با توجه به حضور همیشگی زنان در جامعه و انتخابات و سهم بالای رأی آنها در این عرصه، و همچنین حساس بودن موضوعات مرتبط به آنها، بررسی اجمالی در مورد برنامه های انتخاباتی کاندیداها و آفت های آنها محور این مطلب قرار گرفته است.
به گزارش فرهنگ نیوز، این روزها با اعلام نتیجهٔ نهایی احراز صلاحیتها، تبلیغات انتخاباتی آغاز شده است، تبلیغاتی که بخش قابلتوجهی از آن را مانور روی برنامههای کاندیداها برای اقشار گوناگون جامعه تشکیل میدهد. آن چنان که برخی از کاندیداها در چند روز گذشته هم سعی کردهاند تا برنامههای خود را به صورت جداگانه برای هر کدام از اقشار کلان جامعه ارائه دهند. در این میان با توجه به حضور همیشگی زنان در جامعه و انتخابات و سهم بالای رأی آنها در این عرصه، بسیاری از کاندیداها توجه ویژهای به این بخش بزرگ از جامعه داشتهاند. طبیعی است که در روزهای آینده هم صحبتهای بسیاری دربارهی نقش آنان در برنامههای آینده کاندیداها مطرح شود.
با توجه به همین مسئله باید به آسیبشناسی پیشدستانهای دربارهٔ این برنامهها و نوع مطرح شدن آنان دست زد؛ زیرا وضعیت زنان در جامعهٔ ایران از موقعیتهای ویژهای برخوردار است که بدون توجه به این مسائل و فاکتورها نمیتوان به نیازهای امروز قشر زن در جامعهٔ ایران پی برد. در این باره تردیدی نیست که همهٔ کاندیداها باید با تصویری روشن از وضعیت زنان در جامعهٔ ایران به ارائهٔ برنامهٔ خود دربارهٔ بانوان جامعه بپردازند. ایجاد این تصویر روشن نیازمند نگاه نکتهای و ظریفی است، نکاتی که بدون توجه به آنها بسیاری از مسائل مغفول میماند، در این بحث میتوان به برخی از آنها اشاره کرد.
وضعیت کلی زنان در جامعهٔ امروز ایران
بررسی جایگاه مادی و معنوی زنان در جامعهٔ ایران نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از دختران و زنان جامعهٔ ایران از جایگاه بسیار برابری با مردان قرار دارند. از یک سو آمارها حاکی از حضور ۶۵ درصدی دانشجوهای دختر در دانشگاههای مختلف ایران دارد و از سوی دیگر آمارهای اشتغال هم بیانگر حضور پررنگ و تقریباً بدون محدودیت زنان در این عرصه است. آن چنان که بدون تردید نسبت به کشورهای همسایه و حتی بسیاری از کشورهای آسیایی جایگاه مادی زنان در ایران برتر است. افق آینده هم نشان میدهد که در ایران اسلامی، آیندهٔ جامعه از آن زنان است، زیرا زنان با تحصیلات مقطع لیسانس و مقاطع تحصیلات تکمیلی، مردان را پشت سر گذاشتهاند.
حضور در عرصههای مختلف علمی و رشتههای تحصیلی با هیچ گونه مانعی محدود نشده است، بلکه امروز از رشتههای پزشکی تا ریزترین رشتههای انسانی و مهندسی به تسخیر دختران در آمده است و همین مسئله سبب شده تا ایران اسلامی چندین پله بالاتر از همهٔ کشورهای منطقه قرار گیرد. در این باره سالهاست که با توجه به وضعیت زن در جامعهٔ ایران و آمارهای رسمی موجود، صحبتهای بسیاری از رسانههای غربی دربارهٔ تضییع حقوق زنان در ایران رنگ باخته است.
نبایدها؛ سیاه نمایی یا وعدههای رویایی
درک این آمارها و مدارک نشان میدهد که کاندیداهای ریاستجمهوری باید از دو مسئله در مرحلهٔ اول پرهیز کنند؛ اول سعی در ایجاد این ذهنیت که وضعیت زنان در امروز ایران اسلامی مناسب نیست و با آمدن آنان بهبود پیدا میکند، دوم تلاش برای ارائهٔ وعدههای غیرقابل تحقق و یا غیر لازم دربارهٔ وضعیت امروز زنان ایران!
این دو موضوع از مهمترین نبایدهایی است که کاندیداها باید به آن در ارائهٔ برنامه برای قشر بانوان جامعه توجه کنند؛ زیرا حقیقتاً پرداختن به آنها نه تنها مشکلی را از برخی مسائل پیش روی جامعهٔ زنان حل نمیکند، بلکه میتواند راه درست تحلیل در این باره را ببندد.

البته در این باره باید اشاره داشت که افزایش سرمایهگذاریها و همچنین رشد اقتصادی و موقعیت شغلی به طور حتم میتواند فرصتهای بیشتری را برای قشر بانوان تحصیلکرده در جامعه ایجاد کند. همچنین که این مسئله به صورت یک کلیت برای تمام جامعه ضروری است؛ اما کاندیداها باید به این مسئله هم توجه کنند که طرحهای خود را برای یک زن در جامعه اسلامی، ایرانی ارائه دهند. طبیعی است که نگرش به زنان در جامعهٔ اسلامی فاصلههای بسیاری با نگاه به زنان در جوامع غربی دارد. آن چنان که نگاه اسلامی همیشه در مقابل نگاه مطلق فمینیستی قرار داشته و رویکردهای فمینیستی و طرحهایی از این دست هیچگاه نمیتوانند در جامعه ایران بازخورد مثبت داشته باشد.
توجه به نیازهای مغفول.
با توجه به تمام نکاتی که دربارهٔ جایگاه مادی زنان در جامعهٔ ایران امروز مطرح شد، به نظر میرسد که کاندیداها در برنامههای خود باید به بُعد دیگری از نیازهای امروز این قشر مهم جامعه توجه کنند. برای این توجه، باید دقت کرد که جامعهٔ اسلامی در هر موضوعی تفکرات خاص خود را دارد و به اقشار گوناگون جامعه بر اساس ویژگیهای جامعهشناختی دینی نگاه میکند. در تفکر اسلامی زنان در کنار حضور در عرصههای اجتماعی نیاز به حضور جدی بنیان گرم خانواده دارند. توجه ویژه به بُعد مادری زنان و همچنین نیاز آنها به شکلگیری خانوادهای مستحکم از برجستهترین متدهای جامعهشناختی اسلامی در این باره به شمار میرود. با توجه به همین مسئله هم، کاندیداهای ریاستجمهوری باید چارهای اساسی برای تحقق بنیان خانواده به شکل مستحکمتری در جامعه بیندیشند؛ زیرا در سالهای اخیر به دلایل گوناگون شکلگیری بنیان خانواده با افت قابلتوجهی در جامعهٔ اسلامی ایران روبهرو بوده است. بر همین اساس کاندیداهای یازدهمین دورهٔ ریاستجمهوری باید به چند مسئلهٔ اساسی توجه کنند:
۱. تلاش برای تقویت جایگاه و حقوق زنان در بستر خانواده.
۲. برنامهریزی برای شکلگیری قدرتمندتر بنیانهای خانوادگی در جامعه.
۳. توجه ویژه به جایگاه زن در عرصهٔ خانوادگی در کنار حضور در جامعه و فضای اشتغال.

بند اول این سه موضوع بیانگر نوعی نگاه حقوقی، اداری است؛ به این معنی که باید برنامههای مشخصی برای ایجاد امنیت روانی بیشتر برای زنان در فضای خانوادهها ارائه شود، هر چند با نگاهی به قانون مدنی و خانواده و همچنین نهادهای ذیربط نشان میدهد که مشکل چندانی در این باره وجود ندارد.
بند دوم از آن دست مسائلی است که حقیقتاً نگاه ویژهای را میطلبد؛ زیرا عقبنشینی جوانان از تشکیل بنیانهای خانوادگی سبب شده تا بسیاری از نیازهای روانی دختران امروز جامعه مغفول بماند. تردیدی نیست که تشکیل بنیان خانواده و زندگی جدید بعد از خانهٔ پدری، آرزویی مهم برای دختران مانند پسران جامعه است. ایجاد فرصتهای اشتغال بیشتر برای جوانان و همچنین تشویق و ترویج فرهنگ اسلامی میتواند شرایط مطلوب را تحقق بخشد. با توجه به همین مسئله به نظر میرسد که کاندیداها باید برنامهٔ مشخصی برای بنیان خانواده و تشکیل آن داشته باشند تا از این طریق هم نیازهای روانی قشر زنان جامعه را مدنظر قرار دهند و هم از سست شدن جایگاه مادری زن در جامعه جلوگیری کنند. نباید فراموش کرد که تحقق همهٔ این مسائل در گرو ارائه یک برنامهٔ مشخص برای ابعاد مختلف موضوع خواهد بود.
نیاز به ایجاد فرصت اشتغال همراه مادری
در کنار این دو بند و با توجه به اهمیت نقش مهم و حیاتی مادری، به نظر میرسد که بند سوم به نوعی کمک به حضور زنان در عرصههای گوناگون فردی و اجتماعی است، به این ترتیب که بر این اساس رئیسجمهور آینده باید با طرحهای مشخصی برای کمک به زنان شاغل، فرصت مناسب و کافی را برای حضور در خانواده در اختیار آنان قرار دهد. تغییر در ساعات کاری زنان، مرخصیهای مشخص و تدوین سیستم کاری مدون برای مادران شاغل با توجه به لزوم حضور کافی آنها در خانه، میتواند از این گونه طرحها باشد.

توجه به بند سوم از این منظر هم قابلتوجه است که بسیاری از مادران امروز شاغل هستند، به همین علت این مادران که علاقهٔ قابلتوجهی به حضور در عرصههای اجتماعی دارند، نیاز به برنامهای دارند که بتوانند در عین حضور قدرتمند و تاثیر گذار در فضای خانواده، درآمد کافی کسب کنند. قطعاً رئیسجمهور آینده باید از همین امروز این گونه طرحها را در برنامهٔ ویژهٔ خود برای قشر زنان جامعه در نظر بگیرد؛ زیرا علاوه بر تعمیم این مسائل و توجه به پتانسیلهای فعلی جامعهٔ زنان، آمار فارغالتحصیلی دختران هم نشان میدهد که این قشر جامعه در آینده خواهان فرصتهای شغلی بیشتری در کنار محوریت در خانواده و ایفای نقش همسری هستند.
این مسئله از چندین جهت برای کلیت جامعه هم مفید خواهد بود، اول آنکه باعث میشود تا قشر زنان در جامعه اسلامی ما احساس طراوت و شادابی بیشتری داشته باشند که این در تربیت نسلی سالم تأثیر به سزایی خواهد داشت. دوم آنکه سبب حضور فعالتر و مطلوبتر زنان در فضای خانه و تولید انرژی و نشاط برای خانواده میشود؛ زیرا به هر صورت این زنان هستند که میتوانند فضای خانوادهٔ ایرانی را به بهترین شکل ممکن بسازند و از این رهگذر خانوادههای مطلوب و در کل جامعهای مثبت بسازند.
همه این موارد نشان میدهد که رئیسجمهور آینده در برنامههای خود برای دختران و زنان باید به دور از فضای احساسی، برنامهٔ مشخصی داشته باشد، این برنامهٔ مشخص هم در صورتی شکل خواهد گرفت که رئیسجمهور آینده از امروز صادقانه مسائل مورد نظر خود را برای قشر زنان در جامعهٔ ایرانی مطرح کند؛ البته در کنار این مسئله جداً باید از هر گونه شعارگرایی برای جلب رأی پرهیز کند.
۹۲/۰۳/۱۵