به قلم علی پژمان: تا کجا پای اسلام ایستاده ایم ؟
چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۸ ق.ظ
به قلم علی پژمانتا کجا پای اسلام ایستاده ایم ؟
همزمان با شهادت مظلومانه ام الائمه ، حضرت فاطمه زهرا (س) ، دو شهید جاوید الاثر (شما بخوانید گم نام ) از 176 شهیدی که به میهن بازگشته بودند ، بدون مخالفت خاصی در دانشگاه شهید بهشتی به خاک سپرده شدند .
مقدمه : سال 83 ، برخی از دانشجویان دانشگاه شریف به تدفین شهیدان در دانشگاهشان اعتراض داشتند . در یکی از صحنه های این اعتراض ، یکی از مخالفان که گویا در صف اول معترضان هم قرار داشت شرحی از واقعه می دهد : « دختر ها جلوی ما نشسته بودند ، ما در واقع اون صف آخر زنجیر بودیم ، یکدفعه دیدیم تابوتارو دارن می آرن . بچه ها زنجیر رو قوی تر کردن ، که یکی از بچه ها غیرت کرد ! به نظر من غیرت کرد ، اون کسی که زیر تابوت بود رو هل داد ، تابوت با مغز افتاد زمین . . .» نمی خواهم وارد بحث در مورد این اتفاق بشوم اما این واقعه از آن جهت مهمتر شد که سه نفر از کسانی که به دلیل تجمع به کمیته انضباطی فرا خوانده شدند ، فرزند شهید بودند !!
با این مقدمه به سراغ دو سوال می روم :
1.آیا این قشر از جامعه با شهدا مخالفند و ضد دفاع مقدس و ضد جمهوری اسلامی هستند ؟
2.ریشه فاصله ایشان با فرهنگ شهادت چیست؟
به نظرم در پاسخ به سوال اول باید گفت : خیر ، این قشر با شهدا هیچ مشکلی ندارند ! قد و قواره ای که از شهیدان در ذهنشان شکل گرفته ، صرفا در اندازه ی کلیشه های تولیدی صدا و سیما و دیگر رسانه های رسمی است . یک نگاه حداقلی و سطحی و بعضا ظالمانه به شهیدان و فرهنگ دفاع مقدس .
در این نگاه شهدا برای دفاع از میهن کشته شده اند و باید احترام زیادی برایشان قائل شد . در این نگاه هر از گاهی از زبان یک هنرپیشه ، خواننده ، مجری و . . . به زور حرفی با این مضمون بیرون می آید یا بیرون می کشند :« روحشان شاد و یادشان گرامی باد »
فقط همین ؟! آیا جوانان ما فقط باید یاد شهدا را گرامی بدارند ؟
پس چه فرقی بین کشته های دفاع مقدس و جنگ جهانی دوم وجود دارد؟
خب آنها هم یاد کشته هایشان را گرامی می دارند و برایشان تندیس و یادبود و . . . ساخته می شود.
پس مونتگومری ها (1) با حاج همت ها هیچ فرقی ندارند؟ هر دوی آنها وطن پرست نام میگیرند ؟ آیا واقعا یک تار موی حاج همت ها که روایت زندگیشان انسان ساز است به صد مونتگومری ها می ارزد؟
اصلا برای همین است که اردوهای "راهیان نور" به سخره گرفته می شود و در دو سه مورد تصادف جاده ای ، "یک اردو کشی بیهوده" نام می گیرد. در این نگاه سطحی ، استخوان شهید با استخوان یک مرده هیچ فرقی نمی کند و محل دفن شهید صرفا می شود قبرستان !
در این نگاه دیالوگ بعضی از دانشجویان باید هم این باشد : « شهدا برای دفاع از میهن رفتند تا ما الآن آسایش داشته باشیم ، اجر و احترامشان هم محفوظ، اما دفن شهدا در وسط شهر یا دانشگاه آخر معنی دارد؟ مگر دانشگاه قبرستان است ؟ » متاسفانه این نگاه سکولار اکنون بسیار بین نسل امروز رایج است .
با این گذاره دیگر دفاع از فلسطین ، حمایت از حزب الله و کمک به مجاهدان مسلمان دنیا ربطی به ما ندارد ، دیگر به ما ربطی ندارد که به دنبال حذف اسرائیل از صحنه روزگار باشیم !
این با ماهیت دفاع مقدس از نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی مطرود است :
« نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهر های دیگر آزاد شد . تمامی اینها خیالات باطل ملی گراهاست . ما هدفمان بالاتر از آن است . ملی گراها تصور کرده اند هدف ما پیاده کردن اهداف بین المللی اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است . ما می گوییم تا شرک و کفر هست ، مبارزه هست و تا مبارزه هست ، ما هستیم . ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم . ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الا الله » را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز در آوریم . . .» 21)
به فرهنگ جهاد و شهادت از منظر قرآن کریم توجه کنید :
ترجمه آیه 24 سوره ی توبه :
« بگو پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده اید و تجارتی که از کسادی اش می ترسید و خانه هایی که به آنها دل خوش کرده اید ، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند ، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد ، و خدا گروه بدکار نافرمان را هدایت نمی کند.»
ترجمه ی آیه به اندازه ای واضح است که نیاز به توضیح ندارد . آیا واقعا این محبت از محبت ما به خدا ، رسول و جهاد چیزی بیشتر از آن نیست که در دلمان است ؟ آیا علت این همه نگرانی از جنگ با اسرائیل ، آنچه در این سالها بنا کرده ایم ، ساخته ایم و به آن دل بسته ایم نیست؟ آیا تنها به دلیل تحریم های اقتصادی نیست که مقابله دیپلماتیک و نه نظامی با اسرائیل را مذمت می کنیم ؟
برخی دائم می پرسند : «حزب الله به ما چه ؟ فلسطین چه ربطی به ما دارد؟ وقتی ما تحریم هستیم چرا باید برای فلسطین و لبنان هزینه کنیم؟ » برای این افراد چه پاسخی به غیر از «برای اسلام» داریم ؟ کافی است فقط چند برگ از تاریخ را ورق بزنیم تا ببینیم اسلام از ابتدای ظهورش تا کنون ، مورد تهاجم اولیای کفر و طاغوت قرار داشته است . هفت سال از بعثت نگذشته بود که سه سال تحریم شدید اقتصادی و اجتماعی بنی هاشم به دست قریش امضا شد .
در یکی از بند های آن آمده بود که تنها شرط ملغی شدن این پیمان نامه آن است که محمد (ص) را برای کشتن تسلیم قریش کنند. پس از تحریم ، جنگ های سخت یکی پس از دیگری شروع شد .
در کل نهضت بیست و سه ساله پیامبر ، سه سال به تبلیغ محرمانه سه سال به تحریم اقتصادی و اجتماعی گذشت و تنها در هفده سال دوران رسالت حضرت محمد (ص) هشت جنگ و چند ده توطئه علیه اسلام شکل گرفت.
از نگاه سکولار منافع بنی هاشم و بنی مطلب ایجاب می کرد تا حضرت محمد (ص) را از تبلیغ اسلام باز دارند یا در صورت عدم تمکین ، وی را به قریش تحویل داده و چند صد نفر نجات پیدا کنند .
حالا هم همین است ، اگر دست از یاری حزب ا لله برداریم و فقط چند هزار شیعه را به دست اسرائیل بسپاریم و فقط چند هزار مسلمان فلسطینی را به دست اسرائیل بسپاریم مشکلات چند ده میلیون نفر حل میشود (اما آیا واقعا حل می شود ؟ یا . . .) یعنی دست از تبلیغ اسلام بر داریم ، مشکلات حل می شود. تمامی متون علوم سیاسی که در دانشگاه های ایران تدریس می شود ، مروج همین تفکر سکولار است .
همان طور که در تاریخ مشخص است ، از صدر اسلام تا کنون ، تبلیغ اسلام و تشیع ، دست به شمشیر بردن اولیای طاغوت را به دنبال داشته است و قطعا برای خاموش کردن شعله های اسلام دست به جنگ می زنند . مگر حضرت رسول کاری غیر از ارسال پیام تبلیغ اسلام و ولایت الله برای قیصر روم کردند که مدت ها سایه ی جنگ رومیان بر سر مسلمانان سنگینی می کرد؟
حالا هم همین است ، حکومت های طاغوت دست به شمشیر دارند و از غیض دندان به هم می فشارند و منتظرند جنگی بزرگ را علیه اسلام به پا کنند . حالا فرقی نمی کند پرچم اسلام در کجا بر افراشته شده باشد، ایران باشد یا لبنان ، پاکستان باشد یا میانمار!
حالا شما هستید و انتخاب ! یا دست بکشید یا خودتان را برای رویارویی با شمشیرهایشان آماده کنید.
تفکر سکولار پشیمان است از اینکه چرا خمینی در ایران ظهور کرد و شیعه ی ایرانی اینقدر پای اسلام ایستاده است . مشکل سر نفت و منافع ایران نیست ، اگر اسلام در اروپا هم سر بلند می کرد ، اولیای کفر و طاغوت با هم جمع می شدند تا ریشه آن را بخشکانند . حالا باید انتخاب کنیم .
تا کجا پای محبت جهاد ایستاده ایم ؟
محبت خانواده و خویشان و مال و کسب وکار را چقدر به جهاد ترجیح می دهیم ؟
ریشه ای ترین سوال از نسل امروز : تا کجا پای اسلام ایستاده ای ؟
و باید توجه داشت تا زمانی که این نگاه سکولار بر جامعه و رسانه و صدا و سیما حاکم است ، و شهدا صرفا قهرمانان ملی هستند ، نباید انتظار داشت که دانشجویان بتوانند بپذیرند که هر روز صبح باید از کنار یک قبرستان دو نفره رد شوند ! نخواهند پذیرفت که هر از چند گاهی در اماکن عمومی و . . . چند مشت استخوان به خاک سپرده شود ! البته نباید به این افراد ننگ ضد شهدا و ضد نظام زد ، چرا که آنها جور دیگری به این مفاهیم نگاه می کنند . در نگاه آنها کمک به لبنان و فلسطین ضرر به منافع ملی است .
نکته ی آخر اینکه باید از خودمان (نسل امروز ) بپرسیم : «تا کجا پای اسلام ایستاده ایم؟ » فقط تا پای گران شدنmp3پلیر ، لپ تاپ ، موبایل و . . . یا تا پای تکه تکه شدن زیر شنی تانک های طاغوتیان ؟
شهید مدق : اگر دلت با خدا صاف باشد ، خوردنت ، خوابیدنت ، خنده ها و گریه هایت برای خدا باشد ، اگر حتی برای او عاشق شوی، آن وقت بدی نمی بینی، بدی هم نمی کنی ، همه چیز زیبا می شود .
(با اقتباس از ماهنامه امتداد)
تخریب چی
________________________________________
1. مونتگومری ژنرال انگلیسی است که یکب از قهرمانان فتح ساحل نرماندی فرانسه در جنگ جهانی دوم است.
2. پیام به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 (29تیرماه1367).
۹۲/۰۳/۰۸